ایمانِ کافر
برای این که بت پرست نباشی، کافی نیست که بت ها را شکسته باشی؛ بایستی خویِ بت پرستی را ترک گفته باشی. نیچه

Sunday, March 02, 2003

در همه یِ انقلاب ها، یک تبِ تندِ انقلابِ عناوین و اسامی پدیدار می گردد؛ که به گیج نمودن و بیزار ساختنِ مردمِ عادی می انجامد. تغییرِ نامِ همه یِ چیزها، از شهرها گرفته تا خیابان ها، موسسات و بچه ها؛ و در برخوردها، نظر این است که نامِ یک چیز را دگرگون کنید، تا آن چیز را دگرگون شده یابید. مهمتر از انقلاب در عناوین و اسامی، چیزی که برایِِ مردمِ عادی ناگوار می آید، تحمیلِ انواعِ عادت های تازه یِ انقلابی است، و اضافه بر آن، فشارهایِ زندگی...
بی آزارترین فردِ کشور و برکنارترینِ آنها از سیاست، نمی تواند بگوید که نوبت او و خانواده اش، کِی فرا خواهد رسید؛ و چه زمانی او را به عنوانِ یک دشمن طبقاتی و یک ضدانقلابی به دادگاه فرا خواهند خواند...
ذمائم اخلاقی دیگری از نوعِ تجسس و جاسوسی در احوال و اسرارِ اشخاص، سخن چینی، غیبت، کینه ورزی و خصومت، مشروعیت و شیوع خطرناکی پیدا می کند.
مردم عادی ، در حالی که از شادی ها و گناه هایِ عادی شان باز داشته می شوند، ناچار می شوند که برایِ دولتِ انقلابی، در نبردِ آن با دشمنان داخلی و خارجی بجنگند و یا دستِ کم با صدایِ بلند و آشکارا، پیوسته هورا بکشند و در معرضِ محرومیت ها و رنج هایِ کمیابیِ ملازم با جنگ و نارسایی هایِ ناگزیرِ حکومتِ نوین قرار گیرند، و به اوجِ شرایطِ انقلابی در همه یِ زمینه ها، در انتشارات، تئاتر، سکوهای وعظ و خطابه، تظاهراتِ همگانی و از همه بالاتر، به قرار گرفتن در میانِ هیجان هایِ عصبیِ جانفرسا و همگانی، تن در دهند. دیر یا زود، این فشارها را تحمل ناپذیر می یابند و آماده می شوند که به هر کسی که بتواند به این وضع خاتمه دهد، خوش آمد بگویند!

بر گرفته از کتاب کالبدشکافی چهار انقلاب ، نوشته ی کِرِین بِرینتُن(Crane Brinton)


********************************************************

» خانه