ایمانِ کافر
برای این که بت پرست نباشی، کافی نیست که بت ها را شکسته باشی؛ بایستی خویِ بت پرستی را ترک گفته باشی. نیچه

Friday, May 09, 2003

با اجازه ی دوستان، می خواستم مطلبی را که از نگاه خودم بسیار بدیهی است، اما انگار برای برخی دوستان چندان بدیهی نیست، روشن کنم!
آقا جان! بنده نه طرفدار رضا پهلوی هستم، و نه حتا برایش تره خرد می کنم! و نه تنها برای ایشان، که برای هیچ فرد یا شخصیت حقیقی و حقوقی سیاسی و غیر سیاسی دیگر! و سخت از این که بخواهم هویت خودم را با وام گرفتن از اعتبار و یا شهرت این و آن تعریف کنم، بیزارم. تا اینجای مطلب که روشن است، نیست؟
خوب، حالا می ماند این که من هم گاهی وقت ها، از نوشته ها یا سخنان این و آن، صرف نظر از جایگاه سیاسی و یا طبقه ی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگیشان، خوش یا بدم می آید!
گناه که نیست، هست؟
اگر گاهی تفسیری بر حرف این یا آن بنویسم، یا لینکی به فلان نوشته بدهم، یا از نظرهای فلان شخصیت شناخته شده که حتمن طرفدارانی هم دارد، خرده ی بگیرم، شایسته ی مذمت هستم؟
ای بابا! بی خود نیست که فلانی می گفت که ایران، سرزمین کوتوله هاست! راست می گفت ها!!!
اصلن انگار تا زمانی که هویت کسی - بر اساس این نظام قبیله ای و پدر سالار که همگی کم و بیش نشانی از آن را به همراه داریم - با استناد به این یا آن قوم و قبیله ی فکری یا سیاسی تعریف نشود، آن شخص به خودیِ خود، و تنها با تکیه بر فردیت مستقل خود، قابل پذیرش نیست!
هنوز مهمترین شاخص دموکراسی که همان احترام به فردیت و اومانیسم است، حتا در حد تئوریک هم جای نیفتاده است، چه رسد به عمل که واویلاست!
... ( این سه نقطه، یعنی این که این قصه سرِ دراز دارد! ؛) )
خانم ها، آقایان، دوستانِ عزیز! بنده به هیچ حزب و گروه و سازمان و دسته ی فکری و ایدئولوژیک و سیاسی، نه وابستگی داشته ام و نه دارم! امیدوارم که روشن بیان کرده باشم!
باقی بقایتان، جانم فدایتان!


********************************************************

» خانه