ایمانِ کافر
برای این که بت پرست نباشی، کافی نیست که بت ها را شکسته باشی؛ بایستی خویِ بت پرستی را ترک گفته باشی. نیچه

Saturday, March 22, 2003

زنـــدگـــی، جـــنـــگ و دیـــگـــر هـــیـــچ ...
ساعاتی پیش، شبکه یِ خبر جمهوری اسلامی اقدام به پخشِ کامل و همزمانِ کنفرانس خبری-مطبوعاتیِ سخنگویِ دولت عراق کرد، آن هم با ترجمه ی همزمان. واین در حالی است که در این 3 روز گذشته از جنگ، حتا یک بار هم اقدام به پخش کنفرانس های خبری که از سویِ نیروهای ائتلافی ( آمریکا و انگلیس ) انجام شده است، نکرده است. سوال اینجاست که رسالت اول هر رسانه ای که باید بیطرفی در ارائه ی خبر باشد، کجا رفته است؟ کسی در مخالفت دولت ایران با سیاست های آمریکا و انگلیس در قبال عراق شکی ندارد، اما کار مطبوعاتی و رسانه ای، قاعدتن باید از این گونه سیاست ها به دور باشد ( یا من اشتباه می کنم؟ ).
این همه را از آن جهت نگفتم که خرده ای گرفته باشم بر سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی عزیز و نازنین؛ چرا که در طولِ سال های سیاه حکومت این رژیم، اینان بارها و بارها بلاهت خود را آشکار کرده اند. اما آنچه مایه تعجب است این است که اینان حتا در چنین شرایطی که برای همه ی جهانیان مانند روز روشن است که رژیم عراق آخرین نفس ها را می کشد، و هر لحظه به مرگِ خود نزدیکتر می شود، باز بر طبل حمایت از صدام می کوبند؛ و با این توجیه که عراق کشوری مسلمان است و لابد به همین دلیل، صدام نازنین هم برادر دینی ایشان است! و البته برای من که زاده ی جنوب کشورم ( خوزستان ) و سال های خون و نفرت و جنگ هشت ساله با همین برادر صدام را از یاد نبرده ام، سخت دشوار است که جانبداری سفیهانه ی رژیم ایران را از صدامی که مسئول از هم پاشیده شدن خانواده ی من و هزاران خانواده ی دیگر، میلیاردها دلار خسارت به سرزمینم، کشته شدن بیش از یک ملیون نفر و معلول شدن یک و نیم برابر همین تعداد شده است را، به سادگی فراموش کنم و آن را به مسلمان بودنِ برادر صدام ببخشایم. هنوز خوب یادم هست که زمانی که ارتش عراق پا در خاک ایران گذاشت، به دستور همین جناب صدام، هزاران دختر ایرانی که به دست نیروهای عراقی اسیر شده بودند، مورد تجاوز قرار گرفته و سپس به قتل رسیدند؛ و سرنوشت بیش از یکصد و پنجاه هزار دختر کویتی در جریان حمله ی عراق به کویت نیز به همین گونه رقم خورد، به جز این که دختران کویتی را نکشتند و افتخار کشتنشان را به خانواده ی با غیرت و مسلمان کویتی شان واگذاشتند، که تحمل لکه دار شدن ناموس و شرافت خانوادگی را نداشتند لابد...
و من هنوز از یاد نبرده ام آن همه جان های نازنین را که حتمن آن ها نیز چون من و شما، آرزوهای بیکران داشتند و خانواده هایی، که سخت منتظر بازگشتشان از میدان های نبرد بودند؛ انتظاری که هیچگاه پایانی نیافت...
اشتباه نشود! من نمی گویم که جنگ خوب است و لابد باید از آمریکا و انگلیس جانبداری کرد. سخن در این جاست که ما چه دلخوش باشیم و چه نه، جنگی درست در بغل گوشمان آغاز شده است که نتیجه ی آن هم پیشاپیش مشخص است ( برکناری رژیم خودکامه ی صدام )؛ و ابلهیم اگر به دلیل این که با آمریکا مشکل داریم و دشمنیم، در دام تبلیغات دستگاه تبلیغاتی برادر صدام بیفتیم و آن همه جنایت او را نادیده انگاشته و به جانبداری از وی برخیزیم.
رژیم جمهوری اسلامی، البته بارها حماقت خود را در میدان سیاست خارجی به نمایش گذاشته است ( سیاست داخلی و جنایت های از شمار بیرون در داخل کشور که به جای خود)؛ اما در شرایطی که نادان ترین افراد حکومت ایران هم باور به پیروزی عراق و صدام در این جنگ ندارند، جانبداری آشکار و آزاردهنده ی شبکه ی خبر جمهوری اسلامی از صدامی که دستش به خون ملیون ها نفر مردم منطقه آلوده است، با هیچ منطق انسانی خوانایی ندارد.
و یکی دو نکته ی دیگر: اول این که نه به گمان من، که به شهادت آمار سازمان بهداشت جهانی، تلفات انسانی حمله ی نیروهای ائتلافی، به مراتب از تلفاتی که به واسطه ی حضور صدام هر روزه روی می دهد، کمتر است. خواه تلفات مستقیم ناشی قتل های سیاسی و درگیری های نظامی داخلی، و خواه تلفات غیر مستقیم ناشی از سوء تغذیه و بیماری، که خود به دلیل فقر مطلق مردمی است که در اثر سیاست های کسی همچون صدام بدین سرنوشت غمبار دچار شده اند.
دوم این که مردم عراق به نوعی چوب حماقت تاریخی خود را انگار می خورند. روزی که به مناسبت حمله به ایران و تصرف قسمت هایی از خاک ایران و مورد تجاوز جنسی قرار دادن هزاران دختر ایرانی به اسارت گرفته شده، در مرکز شهر بغداد به هلهله و پایکوبی پرداختند، و یا آن روز که جشن غارت مردم کویت را در سراسر عراق بر پا کردند، لابد از یاد برده بودند که هر خوردنی، پس دادنی هم دارد!
پس به هوش باشیم که ما، پیش از آن که دنیا و زمانه چوب حماقت یا فراموشی تاریخی مان را بر سرمان زند، به خود آییم.


********************************************************

» خانه